وقتی مصادیق هنرهایی که تاکنون بهعنوان هنرهای سنتی میشناختهایم را بررسی و مقایسه میکنیم، با بسیاری از تفاوتهای زبانی، بیانی و حتی فرمی آنها مواجه میشویم. «سنتی» قلمداد نمودن مجموعه آثاری که صرفاً در دوران اسلامی و حتی پیش از آن تولید شده، اشتباه است و علت آن را میتوان ناشی از عدم تبیین یک دوره هنری فاخر در هنرهای ایرانی دانست که مجموعهای از این آثار را در شمول خود جای داده و از دایرۀ شمول آثار مربوط به دوره تاریخی هنرهای سنتی متمایز و خارج سازد. این دوره هنری را بنا بر مختصات خاصش باید «هنر قومی» نامید. هنر قومی محمل اصلی درک ملاحظات زیباییشناسی ناب ایرانیان است. هنر قومی، گفتمانی است که در نقد هنر ایران از آن غفلت شده است. این هنر از همه حیث، خاصه زبانی و بیانی، زیر سایه هنر سنتی مهجور و ناگشوده مانده است. با توجه به اینکه در این مجال، به کمال نمیتوان هنر قومی ایرانی را شناساند؛ قصد داشتیم با معرفی یکی از گونههای هنر قومی، مخاطب را به درک کلیت این هنر رهنمون سازیم. برای این منظور، «گبه» را انتخاب کردیم که از زیباترین دستبافتههای ایرانی به طور عام و بختیاری به طور خاص است که بازشناخت نشانهها و تمهیدات زیباییشناسیاش، مسیر شناخت «گفتمان هنر قومی ایران» را هموار میسازد. از حیث روششناسی، محقق برای تبیین تفاوتهای ماهوی بین هنر سنتی و قومی، مؤلفههای علم زیباییشناسی را به روش قیاسی کاویده و بر نمونههای مورد نظر تطبیق داده است. همچنین برای فهم کلیت هنر قومی، تمرکز خود را بر یک نمونه موضوعی گذارده و نهایتاً مؤلفههای کاویدهشده در نمونۀ موردی گبه را به کلیت هنر قومی تعمیم داده است. روش تحقیق پژوهش، توأمان، تطبیقی و تحلیلی-توصیفی میباشد و منابع آن با ابزار تصویربرداری و مصاحبه، عمدتاً به صورت میدانی گردآوری شده است. در هنر قومی، بهترین تجربیات زیباییشناختی ناب هنر ایرانی دیده میشود. این شکل از تجربه، تَمَثُل اندیشهای است که در متن اثر هنری، تنها جوهرۀ خالص زبانی و بیانیِِ فرم، شکل و رنگ اثر را مدنظر دارد؛ لذا عاری از ملاحظات، حاشیهها و اضافههایی از جمله تحلیلهای تاریخی-روانشناختی ذهن است که همیشه بر برخی هنرها، خاصه هنر سنتی مسلط بوده است. کمینهگرایی، انتزاعیگری و تجریدِ محضِ برآمده از داناییِ زیباییشناسانه، تقدم اصل تحلیلِ بصریِ محض، در چینش و ترکیببندی، رویکرد بدوینگاری در طراحی و انتزاعیگری هوشمندانه از عناصر دمدستی و زندگی روزمره، مؤلفههایی است که شالوده هنر قومی ایرانی را شکل میدهد که این ویژگیها به شکل ماهوی در گبه خودنمایی میکنند.
Ebrāhimi Nāqani H. Aesthetics of Bakhtiāri Gabbeh on the Basis of Ethnic Art Paradigm. Journal of Iranian Handicrafts. 2021; 3 (1) :125-140 URL: http://hsi.kashanu.ac.ir/article-1-75-fa.html
ابراهیمی ناغانی حسین. زیباییشناسی گبه بختیاری بر اساس الگوی هنر قومی. نشریه هنرهای صناعی ایران. 1399; 3 (1) :125-140