مطالعۀ تطبیقی منسوج دورۀ ایلخانی و آثار سفالین دور‌ه‌های سلجوقی و ایلخانی

نویسنده

کارشناس ارشد هنر اسلامی، دانشکده معماری و هنر، دانشگاه کاشان.

چکیده

در دوران اسلامی، شکوفایی هنرهای مختلف از جمله پارچه‌بافی و سفالگری را شاهد هستیم که بنا بر مقتضیات زمان، به یک یا هر دوی آنها اهمیت داده شده است. در برخی موارد، شواهد حاکی از آن است که طراحان یکسانی برای هنرمندان صنایع مختلف طراحی می‌کرده‌اند. این پژوهش، با نگاهی به شباهت یک نمونه پارچۀ زربفت نخ گلابتون، مربوط به دوره ایلخانی و ظروف زرین‌فام، مینایی و زیرلعابی دوران سلجوقی و ایلخانی، قصد پاسخ به این سؤال را دارد که آیا در این فاصلۀ زمانی، دو هنر سفالگری و پارچه‌بافی بر هم تأثیر‌گذار بوده‌اند و تأثیر کدامیک بر دیگری بیش‌تر بوده است؟
پژوهش حاضر با استفاده از روش تطبیقی- تاریخی انجام، و جمع‌آوری اطلاعات آن با بهره‌گیری از منابع کتابخانه‌ای و مطالعۀ تصویری آثار محفوظ در موزه‌های داخلی و خارجی صورت گرفته است. محور این پژوهش، بررسی نمونه‌ای از پارچه‌های دوره ایلخانی است که از نظر فرم و نقش، مشابه ظروف زرین‌فام و مینایی کاشان می‌باشد. هم‌چنین، در این تحقیق به بررسی کامل نقوش و شباهت‌های پارچۀ موردبحث و سفالگری سلجوقی و ایلخانی پرداخته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد به رغم مصادیق موجود از تأثیرات نقوش پارچه‌ بر سفال به‌ویژه در اوایل دوره اسلامی، در گذر زمان و سده‌های بعد، سفال به اعتباری دست یافت که بر پارچه‌بافی تأثیر گذاشت، تا جایی که نقوش و ساختار سفالینه‌ها، مایه و منبع الهام هنر پارچه‌بافی شدند. پارچۀ مذکور از نظر ترکیب‌بندی کلی و رعایت تقسیمات هندسی شباهت‌های آشکاری به تزیینات ظروف سفالین سده‌های 6 تا 8 هجری دارد که مصادیق این مهم، کم‌تر مورد توجه پژوهشگران بوده است و این مقاله در نتایج خود آن را یادآور می‌شود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

A Comparative Study on an Ilkhanid Textile and the Seljuk Pottery

نویسنده [English]

  • Kāzem Ebrāhimi
چکیده [English]

Pottery and textile weaving were two art media during the Seljuk and Ilkhanid periods, which one or sometimes both were considered important according to circumstances. Numerous studies have been carried out on pottery and weaving in the Seljuk period, and in some cases the evidence left over from that time has been reviewed in a comparative method to determine to some extent how these works were influenced by other fields. In some cases, evidence suggests that artists modeled on designs used in other industries, and they embellished their work on this basis. The present study has been done by using a comparative-historical methodology and the information gathered from library sources and by referring to related data, as well as a visual study of the Seljuk pottery and a sample of brocade textile from the Ilkhanid period preserved in the David Collection, Denmark. This textile is similar in terms of form, pattern, color and geometric divisions to the mina’i ware and luster-glazed bowls produced in Kashan. This study examines such interactions by thoroughly examining the patterns and similarities of the mentioned textile sample and pottery of the Seljuk period. It is to answer the following question: Which of the arts of pottery and weaving has had more influence on the other?
There are some examples regarding the effect of textile patterns on pottery, especially in the early Islamic period, but in later centuries, pottery reached such a great place and independence that affected textiles; and its patterns and structure inspired the art of weaving. The results of this study show that with regard to the color of the Ilkhanid textile, the weaver had used gold and silver threads, i.e. brocade, to perform and manifest the beauty of luster-glazed pottery on the fabric. In observing the geometric divisions and in the general composition of the designs, the work has also been executed like pottery. It seems that the form and structure of this textile, which is circular, is taken from that of pottery medium. Using circular composition and concentric circles, as well as emphasizing on the middle section, which according to the type of the characterization and other elements of the work represents the narrative state of a particular subject, this work sounds fairly similar to the mina’i and luster-glazed ceramic plates once created by the Seljuk artisans.   
Inscriptions of invocation and those of good wishes were used in that time on ceramic ware, and in this piece of textile such inscriptions are used on the last outward section of the work. Furthermore, the presence of mythical animals such as sphinxes among other creatures and the lush nature with fish ponds are elements often depicted in the Seljuk pottery. The assertion of such influence from pottery ware is not accidental and it seems that Seljuk pottery had been a good source of inspiration for this textile.
On the whole, the general composition and use of usual patterns in luster-glazed and mina’i pottery has caused a successful adaptation in the design of the mentioned textile. Other examples of this field are less considered by researchers and should be further studied.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Pottery
  • Textile Weaving
  • Ilkhanid Period
  • Seljuk Period
  • Luster-glazed
 
- آژند، یعقوب. 1393. هفت اصل تزئینی هنر ایران. تهران: پیکره.
- پوپ، آرتر آپهام، و فیلیس اکرمن. 1387. سیری در هنر ایران، از دوران پیش از تاریخ تا امروز. ج. (4 و 9). ترجمۀ نجف دریابندری، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
- پوپ، آرتور آپهام؛ فیلیس اکرمن، و اریک شرودر. 1380. شاهکارهای هنر ایران. ترجمۀ ناتل خانلری. چاپ دوم. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
- پورتر، ونیتیا. 1381. کاشی­های اسلامی (مجموعه آثار هنر اسلامی). ترجمۀ مهناز شایسته­فر. تهران: مؤسسه مطالعات هنر اسلامی.
- دیماند، موریس اسون. 1389. صنایع اسلامی. ترجمۀ عبدالله فریار. چاپ چهارم. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
- روح­فر، زهره. 1392. نگاهی بر پارچه­بافی دوران اسلامی. چاپ سوم. تهران: سازمان میراث فرهنگی، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی (سمت).
- طالب­پور، فریده. 1393. تاریخ پارچه و نساجی در ایران. چاپ دوم. تهران: انتشارات مرکب سپید.
- عون اللهی، سید آغا. 1389. تاریخ پانصد ساله تبریز (از آغاز دوره مغولان تا پایان دوره صفویه). ترجمۀ پرویز زارع شاهمرسی. چاپ دوم. تهران: مؤسسه‌ انتشارات‌ امیرکبیر.
- فریه، ر. دبلیو. 1374. هنرهای ایران. ترجمۀ پرویز مرزبان. تهران: نشر و پژوهش فرزان روز.
- کنبی، شیلا ر. 1393. جزییاتی از هنر اسلامی. ترجمۀ افسونگر فراست، تهران: فرهنگسرای میردشتی.
- گروبه، ارنست. جی. 1384.  سفال اسلامی. گردآوری ناصر خلیلی. ترجمۀ فرناز حایری. تهران: انتشارات کارنگ.
- محمدزاده میانجی، مهناز. 1392. بررسی سیر تاریخی سفال زرین­فام در جهان. تهران: انتشارات سروش.
- واتسون، آلیور. 1382. سفال زرین فام ایرانی. ترجمۀ شکوه ذاکری. تهران: سروش.
- وثوقی، محمد باقر، و محمد حسین سلیمانی. 1392. «اصطلاحات دیوانی دورۀ مغول بر اساس نسخه خطی "المرشد فی الحساب".» دوفصلنامۀ علمی پژوهش های ایران شناسی. 3 (1): 85-98.
- هیلن برند، رابرت. 1387. هنر و معماری اسلامی. ترجمۀ اردشیر اشراقی. چاپ دوم. تهران: روزنه.
- یاوری، حسین. 1390. تجلی نور در هنرهای سنتی ایران. چاپ سوم. تهران: انتشارات سوره مهر (وابسته به حوزه هنری).
- یاوری، حسین، آنیتا منصوری، و شریفه سلطانی. 1391. آشنایی با هنرهای سنتی ایران (3). چاپ دوم. تهران: انتشارات آذر.
- یوسفی، سارا. 1395. «مقایسه تطبیقی نقوش سفالهای لعاب‌دار زرین فام با پارچه‌های ابریشمی دوره سلجوقی». پایان­نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه هنر تهران.
- Eravşar, Osman , and Haşim Karpuz (Editors). 2014. Heritage Of The Great Seljuks – Museum. Second Edition.  Turkey: Haramidere.
- Mackie, Louise W. 2014. Symbols of Power: Luxury Textiles from Islamic Lands, 7th–21st Century .Yale University Press.
- https://www.davidmus.dk